بررسی انتقادی انگاره کودکی در سنت ارسطویی با تأکید بر نگاه اسلامی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری فلسفه تعلیم و تربیت مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) و عضو انجمن علمی تعلیم و تربیت اسلامی حوزه علمیه.

2 استادیار، گروه علوم تربیتی. پژوهشکده علوم رفتاری، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، قم، ایران.

10.48310/riet.2025.18276.1352

چکیده

این نوشتار با هدف بررسی انگاره کودکی در اندیشه ارسطو، با روش توصیفی-تحلیلی کوشیده است با تکیه بر مجموعه آثار ارسطو و شارحان وی، توصیفی از مفهوم کودکی بر اساس سنت فلسفی این اندیشمند ارائه کند. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد کودک در اندیشه ارسطو، انسان در حال رشد است که همه فعلیت‌های دوران بزرگسالی را به صورت بالقوه داراست. او هرچند نسبت به بزرگسال توانایی‌های محدودتری دارد و والدین و مربیان باید این محدودیت‌ها را ملاحظه کنند، اما این به معنای نادیده‌گرفتن و بی‌ارزش دانستن او نیست. برخی از مهم‌ترین نقدهای مطرح شده نسبت به انگاره بزرگسال بالقوه عبارتند از: نگاه ابزاری و غیر اصالی به کودکی؛ جبرگرایی ناشی از رئالیسم ذات‌گرایانه؛ نادیده گرفتن و ارزشمند ندانستن کودک؛ نگاه فردگرایانه به کودک؛ ناتوانی از تبیین فعلیت‌ها و توانایی‌های خاص کودکان؛ بی‌توجهی به کودکان دارای نیازهای ویژه؛ سکوت نسبت به آموزه اسلامی فطرت و محروم دانستن کودکان از نیل به سعادت. بررسی آثار ارسطو نشان می‌دهد که بیشتر نقدهای مطرح شده به دلیل ناسازگاری با مبانی وی وارد نیست. بنابراین بر خلاف آن‌چه که در برخی منابع مشهور شده، باید انگاره کودک ارسطویی را «بزرگسال بالقوه» دانست نه «بزرگسال کوچک».

کلیدواژه‌ها